موید حسینیصدر – مشاور وزیر نفت
وقتي بازار نفت ناآرام ميشود؛ هم مصرفکننده آسيب ميبيند، هم توليدکننده. در مورد مصرفکننده، چون قيمت ناگهاني افزايش پيدا ميکند با مشکلاتي مواجه ميشود. توليدکننده نيز ميداند قيمت نامتعارف پايدار نيست و وارد رقابتهاي ناصحيح ميشود، آهنگ منظم برنامهريزي از دستش خارج ميشود و بنابراين، تبعات بسيار زيادي براي هر دو طرف به وجود ميآيد. در عين حال، ما به دليل برنامههاي سياسي که عليه کشورمان وجود دارد، سياسيبودن بازار نفت را صحيح نميدانيم. چون امروز انرژي هم مثل مايحتاج اوليه بشر است و نبايد چه از طرف توليدکننده يا مصرفکننده و چه از طرف کشورهايي که قدرت دارند، بهعنوان يک ابزار سياسي مورد بهرهبرداري قرار بگيرد. تحريم نفت ايران يک بازي سياسي است و در کنار آن شاهد ماجراهايي هستيم که عربستان به وجود ميآورد و در اين بين زدوبندهايي شکل ميگيرد. در نتيجه، انصاف ميطلبد که در زمينه مديريت انرژي از جمله توليد و مصرف آن، پارامترهاي فني در نظر گرفته شود و مسائل سياسي دخيل نباشد. متاسفانه، عربستان در سالهاي گذشته هميشه با برگهاي سياسي در زمين نفت بازي کرده و آمريکا هم بهرهبرداري لازم را داشته است، به نظر ميآيد اين با يک جهان آرام مغايرت دارد و روند درستي نيست. در عين حال، من تاکيد ميکنم اين نوع بازيها هميشه دامن خود عوامل آن را ميگيرد. براي مثال، وقتي عمليات ترور راه ميافتد، ممکن است يک روز گردانندگان آن برنده باشند اما روز ديگر وقتي ورق برگشت همينها قرباني خواهند شد. ترور اقتصادي نيز همين است. امروز وقتي در مورد نفت ايران سياسي رفتار ميکنند، فردا ممکن است همين بازيها دامن خودشان را بگيرد. به هر حال، دنياي انرژي بايد يک دنياي فني و عاري از بازيهاي سياسي باشد و فقط بايد بر اساس يک روند باثبات توليد، مصرف و عرضه و تقاضا حرکت کند تا بدين گونه به درستي مديريت شود. واقعيت امر اين است که عربستان به دليل افزايش قيمت نفت در دهه اخير و به دليل اينکه پروژههاي پتروشيمي و پالايشگاهياش جواب داده است، يک مقداري وضع مالياش خوب است. در اين ميان، غربيها به دنبال اين هستند که به نوعي سرمايههاي عربستان را مستهلک کنند و آن را روبهروي ايران قرار دهند، اين فضا باعث ميشود که اولا توان عربستان تحليل رود و ثانيا زيرساختهاي اين کشور نابود شود و گذشته از اينها، اين کشور وابستگي بيشتري به تاسيسات غربيها پيدا کند. به نظر ميرسد هر وقت عربستان به مسير عقلانيت برگردد و خودبزرگبيني را کنار بگذارد و تفاهم و اخوت در دنياي اسلام برقرار باشد، ميتوان ناملايمات و بدرفتاريهاي اين کشور را ناديده گرفت؛ چون به هر حال کشوري مسلمان است و ما با آنها منافع مشترک در حوزه انرژي داريم و درگيري به ضرر هر دو کشور است. پالسهاي مثبتي از سوي رئيس مجلس، وزير امور خارجه و وزير نفت ايران ديده شده که روند خوبي است. از آن طرف هم عربستان بايد از اين فرصت استفاده کند، البته عربستانيها نيز از گفتوگو ميگويند و راهحل ديپلماسي را به راهحل نظامي ترجيح ميدهند. بنابراين از طرف عربستانيها هم يک واقعبينيهايي ايجاد شده است. اگر عربستان فريب آمريکا را نخورد و بر اساس واقعبيني جلو برود، بهترين کار اين است که در حوزههاي فني، نفت و انرژي و برخي مسائل ديگر همکاري به وجود آيد. به هر حال بايد عداوتهايي که وجود دارد کنار گذاشته شود. استراتژي کلي جمهوري اسلامي ايران، توسعه روابط با کشورهاي مسلمان است. بنابراين، همانطور که با برخي کشورهايي که قرنها به ايران ظلم کردهاند، گاهي به اين نتيجه ميرسيم که دوستي ايجاد کنيم، چرا اين کار را با عربستان انجام ندهيم. ميتوان اختلافها را ناديده گرفت و براي پيشرفت هر دو کشور بهويژه براي کشور خودمان، گفتوگو صورت داد. در اين ميان، هر کشور ميتواند منافع خودش را در نظر بگيرد؛ بهويژه عربستان نبايد اشتباه کند و خودش را آلت دست آمريکا قرار دهد، چون ما هيچگاه کاري به اين کشور نداشتهايم.