سخن گفتن از کسی که ستایندهی او سردار خیبر بود سهل و ساده نیست. شهید همت در بارهی او گفت: «به خدا، وجود پاکش انگار ذرهای ترس از مرگ نداشت، سلیمانی یک سرمایهی بزرگ برای انقلاب بود. یک فرماندهی غنی و بزرگ، مانند مالک اشتر. جسور و بیباک در هنگام رزم. آنقدر با بچههای بسیج اخلاقش خوب بود که همه شیفتهاش بودند.»
مختار سلیمانی ابتدا فرماندهی گردان حبیبابن مظاهر، سپس، میثم تمار و بعد، تیپ ۳ ابوذر از لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) بود. واگذاری این مسئولیتها از سوی شهید همت بهترین گواه بر ایمان، اخلاص، توانمندی، و قریحهی ذاتی مختار بود. لیکن، من هم به سهم خود تلاش میکنم در یک گزارش تحلیلی، به اجمال چهرهی مدیریتی مختار را به نسل جوان و آیندهساز کشورم معرفی کنم. از جوانان پرنشاط تمنا دارم، در چارچوب تحقیقی گستردهتر، تاریخ زندگی و الگوی مدیریتی این مرد بزرگ را مورد بررسی قرار دهند.
ابتدا به یک پرسش بسیار قدیمی که در مورد مختار و دیگر فرماندهان بزرگ مطرح میشود بپردازیم: آیا هنر فرماندهی در وجود این شهید گرانقدر ذاتی نبود؟ به عبارت دیگر، میدانیم که پدر بزرگوار این شهید گرامی، استعداد مدیریتی بالایی داشت، در عرصههای مختلف تجارت و تولید فعال بود و برای جامعه، به منزلهی یک کارآفرین و انسانی نیکوکار ایفای نقش کرده و به آحاد مردم، آموزش و پرورش و حتی نیروهای مسلح خدماترسانی میکرد. آیا مدیریت و فرماندهی در وجود مختار از پدر به ارث نرسیده و ذاتی وی نبود که با سرشت او عجین شده باشد؟
در پاسخ به این پرسش، سونیتا چودهاری، دانشمند علم مدیریت، میگوید: «مدیریت، هنر است و نمیتوان آن را یکشبه آموخت. همانطور که پزشک، مهندس و هنرمند از بدو تولد این تخصصها را ندارد مدیر ذاتی نیز نداریم.» بنابراین، آدمی حتی اگر صاحب منابعی ارزشمند از انواع استعدادهای ذاتی در حوزهی مدیریت باشد باز باید به آموختن روی آورد؛ و فرماندهی، با توجه به حدود اختیارات افزونتر، دانش و مهارت بالاتری را نیز طلب میکند. در تاریخ زندگی این شهید بزرگوار نیز میخوانیم که ایشان از بدو ورود به سپاه دورههای آموزشی متعدد و سمتهای فرماندهی مختلفی را در غرب کشور، استان فارس و جبهههای جنوب عهدهدار بود تا این که به فرماندهای زبده بدل شده بود که در ادامه، به تحلیل آن پرداخته میشود.
در قاموس دانش نظامی، فرماندهی عبارت از قدرت و اختیاری است که در خدمت نظام به علت شغل بالاتر به فردی واگذار شده و نسبت به زیردستان اعمال میگردد (آییننامه ۱۰۰-۵ عملیات). مختار در آخرین سمت خود، عهدهدار مسئولیت فرماندهی یک تیپ بود و این عنوان را نه به یکباره، بلکه با طی سلسله مراتب کسب کرده بود. در این جا ویژگیهای برجسته و ممتاز وی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم:
برخورداری از بصیرت و توانایی انتقال آن
یکی از ویژگیهای شهید سلیمانی آگاهی از نحوهی انتقال مأموریت واگذارشده از جانب لشکر به فرماندهان زیردست و نیروهای تحت امرش بود. نیروهایش را به خوبی نسبت به اهداف عملیات توجیه میکرد. زمانی که وی فرماندهی گردان را به عهده داشت خودش وظیفهی توجیه نفرات را به عهده میگرفت. فن بیان قوی، تبحر در اجرای تاکتیکهای نظامی، شور و اشتیاق فراوان به انجام مأموریت، روحیهی شهادتطلبی و شجاعت بیمانندش سبب شده بود تا نیروهای گردان میثم همانند خود او نسبت به هدف توجیه شده و با آمادگی و روحیهی بالا به سمت دشمن یورش ببرند. به این سبب، گردان میثم یکی از گردانهای خطشکن لشکر ۲۷ محسوب شده و مورد توجه خاص نیروهای اعزامی از استان تهران بود.
مستقل و مسئول بودن
مستقل بودن، به معنی عدم ترس از مسئولیت و نیز به معنی مصمم و قاطع بودن در زمینههای مختلف است، حتی اگر فرمانده دستوری دریافت نکند نباید منتظر بنشیند بلکه باید تصمیم بگیرد و در ضمن پیامدهای تصمیم خود را بپذیرد. فرماندهی خوب بودن مستلزم تحمل دشواریهای بسیار است و صرفاً به معنی اعمال قدرت به زیردستان نیست. در دوران دفاع مقدس، فرماندهی در بحبوحهی نبردهایی بود که غالباً در شب به وقوع میپیوست، و ارتباطات رادیویی نیز معمولاً به دشواری انجام میگرفت. لذا، فرماندهی مستلزم آزادی عمل و مسئولیتپذیری فوقالعادهای بود که مختار به مثابه یک فرمانده تراز اول از آن برخوردار بود.
آگاهی از دانش و هنر فرماندهی
مختار فرماندهای بود که هدف از جنگ، هدف از هر عملیات و هدف از عملیات یگان تحت امر خود را به خوبی میدانست. به مسیر آگاهی داشت، از توانایی هدایت نیروهایش برخوردار بود. خودش پیشاپیش نیروها حرکت میکرد. از دشمن هراس نداشت. عزم و ارادهاش برای انجام مأموریت چنان بود که حاضر بود تا آخرین قطرهی خون خود را در راه هدفش فدا کند. در دشوارترین لحظهها لبخند میزد. حفظ سلامت جسمی و روحی نیروهایش را بر حیات خودش مقدم میشمرد. مختار فرماندهی را امری خطیر میدانست و شخصاً یک فرمانده بزرگ بود.
توانایی اخذ بهترین تصمیمها در مناسبترین زمانها
هنر تصمیمگیری برای یک فرمانده به منزلهی عنصری اساسی جهت رهبری است. نتیجهی انتخابها برای فرمانده میتواند پیروزی یا شکست را به همراه داشته باشد. بنابراین، مهم است که فرمانده بهترین تصمیم ممکن را بگیرد، ولی بهترین تصمیم را باید در دقیقترین لحظهی ممکن گرفت. کافی است که فرمانده در تصمیمگیری اندکی تأخیر کند تا اشتباهترین تصمیم از آب درآید. فرمانده در صحنهی نبرد چنین شرایطی دارد. تمامی رزمندگانی که مختار را از نزدیک میشناختند اذعان دارند که وی فرماندهای زبده بود که ثانیهها را قدر میدانست و تصمیمهایش همگی بهموقع بود. او بارها در عرصههای مهم تصمیمگیری در عملیات رمضان، مسلمابن عقیل، و والفجر مقدماتی این مدعا را به اثبات رسانده بود. هدایت چند صد نفر در زیر آتش سنگین تیربار، خمپاره، عبور از میادین گستردهی مین و تلههای انفجاری متکی به وجود عنصر شجاعت، زمانسنجی دقیق، و تصمیمگیری صحیح نزد شهید سلیمانی بود.
ابراز دلاوری و شجاعت در فرماندهی
یکی از والاترین ارزشهای یک فرماندهی بزرگ دلاوری او در فرماندهی است؛ و دلاوری و شجاعت، به طور واقعی تنها در میدان نبرد آزموده میشود. مواجهه با مشکلات و چیره شدن بر آنها ضرورتاً مستلزم ایمان راسخ، ابراز دلاوری و شجاعت، دانش نظامی، و قریحهی ذاتی است. مختار به همهی این صفات نیکو آراسته بود.
به طور کلی، دلاوری در فرماندهی به این معنی است که فرمانده بداند چگونه توفان حوادث را مدیریت کند. توفان حوادث همواره شک و تردید و ابهام و تناقض را به همراه دارد و فقط یک فرمانده بزرگ است که حتی در شرایطی که اطلاعات ناکافی است، یا وسایل و تجهیزات و نیروی انسانی کافی ندارد در حداقل زمان ممکن تصمیمهای صحیح را از ناصحیح جدا کرده و یگان تحت امر خود را هدایت میکند. به شهادت سردار خیبر و تمامی فرماندهان زیردست مختار، او الگوی تمام عیار و بینظیر از دلاوری و شجاعت بود.
تاریخ زندگی کوتاه شهید سلیمانی بیانگر رویدادهایی است که هر پژوهشگری را به این نتیجه رهنمون میسازد که با یک ابرمرد مواجه است. از آن جمله است چندین نوبت مجروحیت در عملیاتهای مختلف، مجروحیت روز قبل از شهادت، و مجروحیت منجر به شهادت. مواردی گزارش شده که مختار حاضر نشد برای مداوای جراحت به بیمارستان صحرایی مراجعه کند یا پس از عملیات مسلمابن عقیل دورهی نقاهت را پیش از سر آمدن رها کرده، چرا که دستیابی به هدف برای او از سلامتی برتر بود. در واقع، میتوان گفت که مجروحیتها، و آلام جسمانی کوچکتر از آن بودند که در ارادهی آهنین مختار خللی وارد کنند.
ابراز رهبری و الهامبخشی به دیگران
رهبری، توانایی تأثیرگذاری بر دیگران و هدایت آنها به سوی هدف است. آموزههای نظامی میگویند که فرمانده، مسئول اعمال خوب و بد یگان خود میباشد، حتی برای عدم اجرای اعمال نیز مسئول است، اما یک رهبر نظامی کسی است که میتواند به دیگران برای انجام امری ورای عملیاتِ دیکته شده توسط مقامات مافوق، اثر بگذارد (رابینز و سپزو، ص ۳۳۵). به همین دلیل، همهی فرماندهان نظامی نمیتوانند رهبران نظامی باشند، زیرا، هنگامی که نیروها با تهدیدی جدی که سلامتی و حیاتشان را به خطر میاندازد مواجه میشوند، دستورات یک فرمانده معمولی قادر به بروز رشادت و فداکاری در بین آنان نیست و تنها رهبرانی که بر قلبها حکومت میکنند میتوانند آنان را به ایثار و ازخودگذشتگی فراخوانند.
مختار فرماندهای بود که در صف مقدم مجاهدان الهی حرکت میکرد و رهبری بود که به نیرو فرمان میداد: «حرکت کن و بیا!»، و فرماندهای نبود که در سنگر فرماندهی بنشیند و از طریق بیسیم به فرمانده زیردست خود فرمان براند که: «برو! و هدف را تصرف کن.». مختار برای رهبری ویژگیهایی داشت که وجود انگیزه، مسئولیتپذیری، صداقت در کار، اعتماد به نفس، هوش و استعداد، و دانش تاکتیکی از آن جمله بودند. الگوی رفتاری شهید سلیمانی الهامبخش تمامی سردارانی بود که پس از او تا پایان جنگ به مقام فرماندهی گردان و تیپهای لشکر رسیدند.
برخورداری از اندوختههای خردمندانه
یک فرمانده بزرگ همواره مسیر تکامل را میپوید، دانش خود را بهبود بخشیده و بر تواناییهای کیفی خود میافزاید. اندوختههای خردمندانهی افزونتر، سرعت بیشتر در آموختن مطالب را در پی دارد. مختار تحصیلات دبیرستان را به خوبی سپری کرده بود، دوستان فرهیختهای داشت، برای اوقات فراغت خود عضویت در کتابخانه و انجمن اسلامی شادآباد را برگزیده بود. پیوسته در جلسات علمی، مذهبی و سیاسی شرکت میکرد. اینها همگی گنجینهای از معارف برای او به ارمغان آورده بود که سبب میشد پس از پیروزی انقلاب و در طول دوران فرماندهی، طب یک شبانهروز چندین نوبت در بارهی مسائل گوناگون تاکتیکی و افزایش توان رزمی برای نیروها سخنرانی کند، پیوسته در جلسات مشترک با فرماندهان ارتش و سپاه شرکت کرده و از آرا و اندیشههای نظامی خود دفاع کند.
داشتن شمّ سیاسی
برخورداری از فهم و درک سیاسی برای تشخیص تفاوت میان “سیاسی بودن” و “داشتن شمّ سیاسی” ضروری است. اگر کسی شمّ سیاسی داشته باشد خواهد توانست در مورد کارهایی سخن گفته و آنها را انجام دهد که با باورها و سنتهای قابل پذیرش در جامعه مطابقت داشته باشد. سابقهی فعالیت شهید سلیمانی در کردستان و استان فارس مؤید این امر است که وی برای تعامل با مردم منطقه از یک سو، و برخورد با عناصر ضدانقلاب از سوی دیگر، از دانش سیاسی و تدبیر نظامی بالایی برخوردار بوده است. بینش عمیق سیاسی، آگاهی از نظامهای سیاسی بینالملل، شناخت اهداف نظامهای امپریالیستی و سوسیالیستی دههی ۱۹۸۰ از مواردی بود که مختار در آنها تبحر داشت. وی از فرماندهانی بود که در سخنرانیهای خود برای نیروهای تحت امرش اهداف میهن اسلامی از ادامهی نبرد با دشمن بعثی و تنبیه متجاوز را به خوبی بیان میکرد.
دارا بودن احساس همدلی
یکی از شگفتانگیزترین ویژگیهای فرماندهان برجسته احساس همدلی (empathy) با نیروهاست که میتوان در بارهی مزایای آن ساعتها بحث کرد.
شهید سلیمانی به دلیل اشتراکات مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، و مهمتر از همه ویژگیهای برجستهی اخلاقی با نیروهای تحت امر خود احساس همدلی میکرد. بدین معنی که، از نیروهایش شناخت کافی داشت، احساساتشان را کاملاً درک میکرد، از نقطهنظراتشان آگاه بود، به اشتغالات فکری آنها علاقهی پاک داشت، و میتوانست با طیف گوناگونی از افراد تعامل دوستانه برقرار کند.
ابراز فروتنی
شهامت انتقادپذیری در مقام یک فرمانده و شجاعت “خود بودن”، شاهکلید موفقیت یک فرماندهی الهامبخش است. مختار توانایی داشت که خطاها و لغزشهای دیگران را شناسایی کند ولی در عین حال، چندان بزرگمنش بود که بدون عذرخواهیِ آنها از آن درگذرد. از دیگر سو، مختار خود را یک اَبَرانسان نمیدانست و به سادگی آمادهی پذیرش نواقص خود بود. بارها مشاهده شده بود که در میدان نبرد، چنانچه نقطهنظرات یکی پایینردهترین عناصرش را با اصول تاکتیکی همساز مییافت آن را بر نظر خود ترجیح میداد. خودش معتقد بود که اطرافش را نیروهایی فراگرفتهاند که از خودش بهتر هستند و این فروتنی بیمانند سبب شده بود که به فرمودهی شهید همت، بسیجیان شهید سلیمانی شیفتهی او شوند و او در قلب تکتک آنها جایگاه یک اسطوره را داشته باشد.
ابراز هوش هیجانی
آنچه که امروزه به عنوان هوش هیجانی (emotional intelligence) از آن نام برده میشود شامل مجموعهای از مهارتهای کلامی و غیرکلامی است که فرد را قادر میسازد تا احساسات و نگرشهای خود و دیگران را شناسایی کرده و آنها را ارزیابی کند. شهید سلیمانی نقاط قوت و ضعف خود را میشناخت. انگیزههای لحظهای خود را تحت کنترل داشت و بهموقع میتوانست آن را تغییر دهد. انگیزهی اصلی او از نبرد و هدایت نیروها فقط جهاد فی سبیلالله بود و موفقیت و شکست نمیتوانست برای او پدیدآورندهی انگیزه یا از بین برندهی آن باشد. وضعیت احساسی دیگران را درک میکرد و میتوانست از دریچهی چشم نیروهایش جهان را ببیند. با دیگران رابطهای صمیمی داشت و میتوانست آنها را به سمتی که میخواست سوق دهد. اینها مجموعه مهارتهایی بودند که در مختار پدیدآورندهی هوش هیجانی بودند.
برخورداری از تیم کاری خوب
بدون تردید موفقیت پاداش کار تیمی است و یکی از ویژگیهای فرماندهی بزرگ این است که افراد پیرامونی خود را از بین زبدهترین نفرات انتخاب کند، در مورد آنها قضاوت صحیح داشته باشد و بتواند یک تیم کاری خوب را سازماندهی کند. گردان میثم، تحت فرماندهی شهید سلیمانی از تیم فرماندهی بسیار کارآزمودهای برخوردار بود که در رأس آنها شهید علی تورانلو به عنوان جانشین فرمانده خدمت میکرد. علی همچون شیر، بیباک بود. شهید تورانلو دورههای آموزش نظامی بسیاری طی کرده بود، تجارب زیادی از جبهههای غرب داشت و در عملیاتهای متعددی دلاورانه هدایت نیروها را عهدهدار بود. بارها مجروح شده و میزان همدلیاش با کادر گردان و نیروهای تحت امرش عالی بود. تربیت کادر متخصص و ورزیده توسط شهید سلیمانی و شهید تورانلو به نحوی درخور توجه بود که تا چندین عملیات پس از والفجر یک نیز گردان میثم از یگانهای تراز اول لشکر ۲۷ محسوب میشد.
عملگرا و پاسخمحور بودن
یک فرماندهی خوب نمیتواند صرفاً نظارهگر رویدادها و حوادث باشد، او باید به همراه تیم فرماندهی خود گامی به پیش بگذارد. در صحنهی نبرد، یگانهای مردّد و مذبذب به سرعت از پای درآمده و شکست را متحمل میشوند. فرماندهی یگان موفق، در شرایط تردید و دودلی در ذهن خود هدفی را طراحی و نیروهایش را به اجرا ترغیب میکند. مختار چنین فرماندهای بود. حضور او در خط مقدم و همراه با پیشروترین نفرات به او این اجازه را میداد تا با استفاده از اصل استفاده از موفقیت، در هر لحظه تصمیم مقتضی را بگیرد. به این سبب، همواره انجام مأموریت در دشوارترین محورهای عملیاتی به گردان میثم واگذار میشد.
آگاهی از نحوهی تفویض اختیار و اعتماد به دیگران
یک فرمانده اگر بخواهد تمامی کارهای دشوار را خودش انجام دهد و از اصل تفویض اختیار و اعتماد به دیگران بهره نبرد هرگز فرماندهی بزرگی نخواهد شد. تفویض اختیار از اساسیترین اصول مدیریت و فرماندهی است، زیرا، بیانگر وجود صفات پسندیده در فرمانده است. این اصل سبب میشود تا دیگران در مسئولیت سهیم شوند. بررسی شیوهی فرماندهی شهید سلیمانی در گردان میثم و تیپ ابوذر حاکی از آن است که وی با ویژگیهای بارز اخلاقی خود، موجبات مشارکت دیگران را در مسئولیت فراهم میکرد و افزون بر این که از همکاری دیگران بهره میبرد، زمینهی پرورش استعدادهای جوان را فراهم میآورد.
مثبتاندیشی، ایجاد اشتیاق و گسترش روحیهی کارکردنِ بانشاط در یگان
مختار فرماندهای بود که پیوسته مثبتاندیش بود. چهرهی خندان و بسیار آرام او حکایت از طمأنینه و سکونقلبش داشت و ابرهای تیرهی تردید و یأس را از ذهن منفیبینترین افراد پاک میکرد. مختار میتوانست بذر روحیهی کار کردنِ همراه با شادابی و نشاط را در نیروهایش پرورش دهد. در سختترین لحظات نبرد که تمامی خط پدافندی زیر آتش شدید قرار داشت لبخندی بر چهرهی او دیده میشد که نشاندهندهی آرامش باطنی او بود. گاه برای انتقال آرامشش به دیگران، در کمال صمیمیت سیگاری با آنها آتش میکرد. به پیروزی اطمینان داشت و آن را در انجام تکلیف میدید. رضایت خدا برایش از هر موفقیت ظاهری بالاتر بود و معتقد بود که باید با اخلاص تمام در راه نبرد با دشمن قدم برداشت. “عاش سعیداً و مات شهیداً. “
شهید مختار سلیمانی، فرمانده تیپ ۳ ابوذر و گردان میثم از لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) متولد سال ۱۳۳۸ پس از رشادت های فراوان در جبهه های حق علیه باطل سرانجام بیست و ششم فرودین ماه ۱۳۶۲ در عملیات والفجر یک در منطقه شرهانی به درجه رفیع شهادت نایل شد و پیکر پاکش در گلزار شهدای بهشت زهرا – قطعه ۲۸ آرام گرفت.
نویسنده : حمزه زمانی، رزمنده هشت سال دفاع مقدس و از دوستان شهید مختار سلیمانی